«چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»

عاقد دوباره گفت: « وکیلم؟...» پدر نبود    ! ای کاش در جهان ره و رسم سفر نبود                   گفتند: رفته گل... نه... گلی گم... دلش گرفت                   یعنی که از اجازه بابا خبر نبود هجده بهار منت «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

  اول پاییز بود و در کلاسدفتر خود را معلم باز کردبعد با نام خدای مهرباندرس اول آب را آغاز کردگفت بابا آب داد و بچه هایک صدا گفتند بابا آب داددخترک اما لبانش بسته ماندگریه کرد و صورتش را تاب داداو ندیده بود بابا را ولیعکس او را دیده در قابی سپیدیادش آمد مادرش یک روز گفتدخترم بابای پاکت شد شهیدمدتی در فکر بابا غرق بودتا که دستی اشک او را پاک کردبچه ها خاموش ماندند و کلاسآشنا شد با سکوتی تلخ و سرددختری در گوشه ای آهسته بازگفت بابا آب داد و داد نانشد معلم گونه هایش خیس و گفتبچه ها بابای زهرا داد جانبعد روی تخته سبز کلاسعکس چندین لاله زیبا کشیدگفت درس اول ما بچه هادرس ایثار و وفا ، درس شهیدمشق شب را هر که با بابای خودباز بابا آب داد و نان نوشتدخترک اما میان دفترشریخت اشک و “داد بابا ، جان” نوشت «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

امسال محرم با دفاع مقدس مقارن بود و این تقارن باعث تقابل فکرهای من شده،چقدر شباهت ... چقدر ام البنین داغدیده ... چقدر ابوالفضل هایی که دستهایشان بسته شد. خدایا،تاریخ دوباره تکرار شد ... این روزها که نام علمدار کربلا،ابوالفضل العباس (ع) در تمام شهرم پیچیده ،و پرچم عموی خوبیهای عالم همه جا هست، فکرم و دلم ناخودآگاه یاد شهدای غواص دست بسته شط العرب افتاد که در سراسر سرزمینم ام البنین هایی را داغدار خود کردند ، شاید رقیه هایی چشم انتظار عمویشان بودند ، شاید زینب هایی صبرشان سرآمده ... الهی صبر زینبی عطا فرما‌ .سلام بردستهای بسته...سلام بر پیکرهای ستم دیده...یا ابوالفضل العباس «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

گفتند شهیدگمنامه،پلاک هم نداشت ،اصلا هیچ نشونه ای نداشت؛ امیدواربودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه …   نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”   «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

آهای آدمایی که تا دم از دانشگاه رفتن و سرکار رفتن میزنیم میگید سهمیه ایها باید برن و به ما نمیرسه...

قیمت دست و پای پدرت چند ؟

قیمت چشم و صورت پدرت چند ؟

قیمت نفس های پدرت چند ؟

قیمت بودن پدرت تو بهترین لحظات زندگیت چند ؟

ان شاءالله همیشه پدراتون سالم باشن اما حواستون باشه تلاشهای نکرده زندگیتونو تقصیر ارزشهای سرزمینمون نندازید...

«چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...

شهید که باشی
یکبار شهید میشوی
مادر شهید که باشی
هر روز شهید میشوی
ولی
وای از روزی که
مادر شهید مفقود الاثر
باشی
که هر ثانیه شهید میشوی.

پ ن 1: دلخوشی یه دانشجوی تربیت بدنی گیلانی میتونه این باشه هفته ای یکی دوبار گذرش بخوره به دانشگاه گیلان و  به شما مهمانان عزیز دل سلام بده ...

شهید گمنام سلام ...

پ ن 2: عکس شهدای گمنام دانشگاه گیلان و مسجد باقرالعلوم _ رشت

«چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...

عاقد دوباره گفت: « وکیلم؟...» پدر نبود    ! ای کاش در جهان ره و رسم سفر نبود                   گفتند: رفته گل... نه... گلی گم... دلش گرفت                   یعنی که از اجازه بابا خبر نبود هجده بهار منتظرش بود و برنگشت آن فصل های سرد که بی درد سر نبود                   ای کاش نامه یا خبری، عطر چفیه ای                   رویای دخترانه او بیشتر نبود عکس پدر، مقابل آیینه، شمعدان آن روز دور سفره، به جز چشم تر نبود                   عاقد دوباره گفت: وکیلم؟... دلش شکست                   یعنی به قاب عکس، امیدی دگر نبود او گفت: با اجازه بابا... بله... بله مردی که غیر خاطره ای مختصر نبود «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

شماره نام عملیات   رمز منطقه تاریخ 1- بدر یا فاطمة الزهرا شرق دجله  19/12/63 2- بیت المقدس 1  یا على بن ابی طالب غرب كارون   10/2/61 3-  بیت المقدس 2  یا زهرا شمال سلیمانیه  25/10/66 4- بیت المقدس 3 یا موسى بن جعفر سلیمانیه 24/12/66 5- «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

1. جضور زنان در میدان نبرد و خط مقدم 2. پرستاری و امداد رسانی به مجروحین 3. شرکت مستقیم در عملیات‏ها 4. عکاسی و خبرنگاری جنگ 5. اسارت در جنگ و .... درود خدا بر شیر زنان سرزمینم که فاطمه وار پشت همسر خود ایستادند و زینب وار در حق برادران خود خواهری کردند ... عمرتان جاوید باد . «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب

السلام علی الحسین  و علی علی بن الحسین و علی اولادالحسین  وعلی اصحاب الحسین شهدای عزیز ،اگر شما زمان امام حسین بودید قطعا اصحاب حسین شما بودید شما که رهبرتان را لبیک گفتید و تنهایش نگذاشتید... کاش غیرت شما را بعضی آدمها داشتند ...عکستان را که میبینم ، میفهمم که غیرت به سن و سال ، مقام و پست های دنیایی و حتی محل زندگی نیست ..یه خدا ، عکسهایتان را که میبینم شرمنده میشوم ... بعضی از شما حتی سنتان به بیست هم نمیرسید اما این روزها نمره بیست کشورمان هستید ...از مادرانتان شرم میکنم ، حتی نمیتوانم به چشمهایشان نگاه کنم آنهایی که چشمشان به در ماند تا حتی خبری بیاید که پسرت ، زنده است و همه آن روزهای سخت خوابی بیش نبوده ...بمیرم برای خواهرانتان ، مگر میشود آدم خواهر باشد و روزی هزار بار قربان قد و بالای برادرش نرود ...اما خواهرانتان بخاطر سپیدی موی پدرتان و دل شکسته مادرتان سکوت میکنند و این سکوت مرا شرمنده تر میکند ...ببخشید اگر نتوانستیم امانتدار خون شما باشیم ...بر سر سفره ارباب ،اباعبدالله (ع) که هستید ، دعایمان کنید که فقط دعا مرا کارساز باشد ... «چرا جنگ علیه ایران شکل گرفت؟»...ادامه مطلب